گزارش خطا در معنی کلمه 'goodwill'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 حسابداری و مالی:: سرقفلی

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: حسن شهرت

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: حسن‌ نیت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: حسن نیت

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اعتبار

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: میل‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: سر قفلی‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: خوش‌ نیتی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + GOODWILL enjoy, have | create Addressing customers in their own language helps create goodwill. | win | lose They are in danger of losing the government's goodwill. | depend on, rely on | express, show PREP. ~ to, ~ towards He expressed goodwill towards his former colleagues. PHRASES a gesture of goodwill The government released him as a gesture of goodwill. | in a spirit of goodwill They made the offer in a spirit of goodwill.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :