گزارش خطا در معنی کلمه 'gorge'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گلو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گدار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گلوگاه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ابكند

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: حلق‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: دره‌ تنگ‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: شكم‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun deep narrow passage: We saw the three gorges from the boat. verb stuffed, eat as gluttons: They gorged themselves on our food.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :