گزارش خطا در معنی کلمه 'gouge'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جبر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: منقار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اسكنه‌ جراحی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غضب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: در اوردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: بزورستانی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: gouge sth out [ M ] to remove something by digging or cutting it out of a surface • In Shakespeare's play, 'King Lear', the Earl of Gloucester's eyes are gouged out.

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :