گزارش خطا در معنی کلمه 'grace'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیبایی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خوبی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: براز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تایید

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: خوش‌ اندامی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مرحمت‌

شبکه مترجمین ایران

7 روان شناسی و مشاوره:: بخشش

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. easy, lithe, supple | natural | feline VERB + GRACE have, move with PREP. with ~ Ann moved with easy grace.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb enhanced: She was graced with beauty and love.

Simple Definitions

3 general:: see FALL FROM GRACE; IN SOMEONE'S BAD GRACES; IN SOMEONE'S GOOD GRACES; SAVING GRACE; SAY GRACE; THERE BUT FOR THE GRACE OF GOD; WITH GOOD GRACE.

American Heritage Idioms

4 general:: noun polish: She possessed grace and dignity.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :