گزارش خطا در معنی کلمه 'gradient'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شیب‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شیب‌ دار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خیز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سط‌ح‌ شیب‌ دار

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: در خور راه‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. steep | gentle, slight | downhill, uphill VERB + GRADIENT have The road has a fairly steep gradient. PREP. on a ~ The football pitch was on a slight gradient.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :