گزارش خطا در معنی کلمه 'grieve'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: غمگین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اذیت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: غصه‌ دار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: محزون‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 روان شناسی و مشاوره:: سوگواری

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. deeply She had grieved deeply for her father. | still PREP. for They are still grieving for their child. | over grieving over the loss of his daughter

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb lament: We shall grieve her loss.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :