گزارش خطا در معنی کلمه 'groove'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خط‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (نظ‌)خان‌ تفنگ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كانال‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جدول‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: خیاره‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: شیار

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: گودی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deep, shallow | narrow, wide VERB + GROOVE carve, cut, make Running water had carved a groove down the face of the wall. PREP. ~ in a deep groove in the surface of the rock

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: see IN THE GROOVE.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :