گزارش خطا در معنی کلمه 'grunt work'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خرحمالی

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیگاری

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): grunt work Fig. work that is menial and thankless. • During the summer, I earned money doing grunt work. • I did all of the grunt work on the project, but my boss got all of the credit.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :