گزارش خطا در معنی کلمه 'gurgle'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شرشر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: غرغره‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شرشر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جوشیدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: غرغره‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. little | low VERB + GURGLE give, let out | hear PREP. with a ~ The water emptied with a gurgle. | ~ of He gave a low gurgle of laughter.SOUND

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :