گزارش خطا در معنی کلمه 'haggard'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دارای‌ چشمان‌ فرو رفته‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نحیف‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: رام‌ نشده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. appearing worn and exhausted: After six hours of climbing she had a haggard look.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :