گزارش خطا در معنی کلمه 'antique'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: باستانی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: عتیقه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كهنه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. fine | genuine | priceless, valuable VERB + ANTIQUE collect ANTIQUE + NOUN dealer | antiques fair/shop

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. very old: She bought an antique chair fro her home. noun belonging to an earlier period: The cabinet was a valuable antique.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :