گزارش خطا در معنی کلمه 'hard up'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فقیر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نیازمند

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جاده‌شیب‌ داركه‌ازمیان‌ پیش‌ ساحل‌ بگذرد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: مستحق

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): hard up (for something) greatly in need of something, especially money. • Ann was hard up for cash to pay the bills. • I was so hard up, I couldn’t afford to buy food.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :