گزارش خطا در معنی کلمه 'hawk'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شاهین‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دوره‌ گردی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بابازشكار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قوش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see WATCH LIKE A HAWK.

American Heritage Idioms

2 general::   noun HAWK + VERB hover | swoop (down) The hawk swooped low over the field. PHRASES watch (sb) like a hawk He waited, watching her like a hawk.

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: noun falcon: The hawk killed three chickens.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :