دیکشنری
گزارش خطا در معنی کلمه 'he was put to flight'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید .
فارسی
1
عمومی
::
مجبور بفرار گردید
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
2
عمومی
::
ناگزیر شد كهبگریزد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :