گزارش خطا در معنی کلمه 'head on'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: از سر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نوك‌ به‌ نوك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: روبرو

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: از ط‌رف‌ سر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: شاخ‌ بشاخ‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): head on directly; head to head. • I think we need to face this threat head on. Let’s be proactive not reactive!

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

2 general:: 1. With the face or front first, as in The two bicycles collided head on. [Early 1800s] 2. In direct conflict, in open opposition, as in They decided to meet the opposition head on.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :