گزارش خطا در معنی کلمه 'hem'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پارچه لب‌برگشته

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سبحاف‌ اهم‌ (صدایی‌ كه‌ برای‌ صاف‌ كردن‌ سینه‌ دراورند)

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun edge: The hem of her dress was ragged. verb repair by sewing: She will hem in the torn dress.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :