گزارش خطا در معنی کلمه 'heroic'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حماسی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ باك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قهرمان‌ وار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قهرمانانه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. courageous: It was a heroic effort to save him.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS be ADV. truly a truly heroic battle | suitably He struck a suitably heroic pose.

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: adj. courageous: Hers was a heroic position to take.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :