گزارش خطا در معنی کلمه 'hissy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): hissy (fit) Rur. a tantrum. (Often with throw. Probably refers to an angry, hissing cat.) • Jane practically has a hissy fit every time she gets a run in her nylons. • The boss is really mad today. It’s just one hissy fit after another.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :