گزارش خطا در معنی کلمه 'hoard'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اندوخته‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ذخیره‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ذخیره‌ كردن‌ (بیشتر باup)

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: احتكار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. big, large, major, vast one of the biggest hoards of Roman coins ever found | small | secret her secret hoard of food PREP. in ~s Gold coins have been found in hoards in many parts of the country. | ~ of a vast hoard of treasure

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun large group: A hoard of attackers descended on our unit. verb keep hidden, keep private: The men began to hoard their food.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :