گزارش خطا در معنی کلمه 'hollow'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: میالن‌ تهی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پوچ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پوك‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تهی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: گودافتاده‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: بی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: گودشده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see BEAT THE PANTS OFF (HOLLOW).

American Heritage Idioms

2 general:: adj. without truth: He had a hollow argument. adj. void: He had a hollow in his life.

Simple Definitions

3 general::   noun ADJ. deep | little, shallow, slight | damp, dark, grassy | sheltered | natural PREP. in a/the ~ Snow lay in dark hollows. | ~ in a hollow in the ground | ~ of the hollow of her throat

Oxford Collocations Dictionary

4 general:: hollow sth out [ M ] to make an empty space inside something • Sand carried by the wind has hollowed out the base of the cliff.

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :