گزارش خطا در معنی کلمه 'hook'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قلاب

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ضربه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (مج) دام‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بشكل‌ قلاب‌ دراوردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قلاب / چنگک

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: چنگك‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: تله‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: قلاب‌

شبکه مترجمین ایران

9 :: هوک

واژگان شبکه مترجمین ایران

10 ورزش و تربیت بدنی:: قلاب, قلاب ماهیگیری

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general:: noun catch: Hang your coat on the hook. verb captured: We hooked a fish in five minutes.

Simple Definitions

2 general:: hook ( sb/sth ) up to sth to connect a machine to a power supply or to another machine, or to connect a person to a piece of medical equipment • Can we hook up to the electricity supply at the campsite? • Helen was unconscious and hooked up to a life support machine.

Cambridge-Phrasal Verbs

3 general:: In addition to the idioms beginning with HOOK, Also see BY HOOK OR CROOK; OFF THE HOOK; ON ONE'S OWN ACCOUNT (HOOK).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :