گزارش خطا در معنی کلمه 'huff'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اوقات‌ تلخی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اماس‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ترساندن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رنجیدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قهر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + HUFF get in, go into | go off in, march off in, storm off in, walk off in She went off in a huff after losing the game. PREP. in a ~ He's in a huff because he wasn't invited. | ~ at She got in a huff at being doubted. | ~ over Alison's in a huff over the joke they played on her.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: In addition to the idiom beginning with HUFF, Also see IN A HUFF.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :