گزارش خطا در معنی کلمه 'humid'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بخاردار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نم‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ابدار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: نمناك‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مرط‌وب‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: نمدار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. muggy: The weather was hot and humid.

Simple Definitions

2 general:: adj. air contains high amount of water vapor: The weather at time was somewhat humid.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :