گزارش خطا در معنی کلمه 'humidity'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: رطوبت

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: مقدار رط‌وبت‌ هوا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: رط‌وبت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نم‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. high, low | ambient, relative in dry weather, when the ambient humidity is low QUANT. level HUMIDITY + VERB increase, rise | decrease, fall HUMIDITY + NOUN level | control The museum is equipped with sophisticated humidity controls.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :