گزارش خطا در معنی کلمه 'humiliate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اهانت‌ كردن‌ به‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تحقیر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پست‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. deeply | totally, utterly | publicly Lowe was publicly humiliated by his colleagues. PREP. in front of I had been assaulted and deeply humiliated in front of all my friends. PHRASES feel humiliated I have never felt so humiliated in all my life.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb cause shame or embarrassment: Doing that will humiliate your parents.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :