گزارش خطا در معنی کلمه 'humiliating'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پست‌ سازنده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تحقیر امیز

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خفیف‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | find sth ADV. deeply, profoundly, very | utterly He found the experience utterly humiliating. | somewhat PREP. for The whole experience was somewhat humiliating for us. | to a settlement that was deeply humiliating to their country

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :