گزارش خطا در معنی کلمه 'illegitimate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حرامزاده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناروا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: غیر مشروع‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | consider sth, regard sth as ADV. absolutely, completely, entirely, quite, wholly It is quite illegitimate to argue that the government had no choice.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :