گزارش خطا در معنی کلمه 'imagery'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مجسمه‌ سازی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: صنایع‌ بدیعی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تشبیه‌ادبی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شكل‌ و مجسمه‌

شبکه مترجمین ایران

5 :: تصویر سازی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. powerful, resonant, telling, vivid the vivid visual imagery of dreams | slick the slick imagery of rock stardom | popular drawing on popular imagery from newspapers and magazines | visual | mental Illustration may come between the text and the reader's own mental imagery. | religious, sexual VERB + IMAGERY draw on, use

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :