گزارش خطا در معنی کلمه 'immediate occupancy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمران:: بهره‌برداری بی‌وقفه

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): immediate occupancy [of an apartment or house] ready to be moved into at this moment. • This house is for immediate occupancy. You can move in today if you want. • The apartment is empty, so that means immediate occupancy.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :