گزارش خطا در معنی کلمه 'imminent'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حتمی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قریب‌ الوقوع‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. about to occur: It became apparent we were in imminent danger.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :