گزارش خطا در معنی کلمه 'impasse'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كوچه‌ بن‌ بست‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وضع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (مج) حالتی‌ كه‌از ان‌رهایی‌ نباشد

شبکه مترجمین ایران

4 روان شناسی و مشاوره:: بن‌بست

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. diplomatic, legal, political VERB + IMPASSE reach Negotiations seemed to have reached an impasse. | break, end, overcome, resolve PHRASES a way out of an impasse The proposal offered both sides a way out of the diplomatic impasse.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :