گزارش خطا در معنی کلمه 'imperceptible'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: غیر قابل‌ مشاهده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دیده‌ نشدنی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: غیر محسوس‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جزئی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. almost, virtually His head moved in an almost imperceptible nod. PREP. to The slight change in the taste was imperceptible to most people.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :