گزارش خطا در معنی کلمه 'impotence'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سستی‌ كمر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناتوانی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ضعف‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (impotency) كاری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: عنن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. total | relative | male | political, sexual PHRASES a feeling/sense of impotence Violence may result from a sense of impotence.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :