گزارش خطا در معنی کلمه 'in a quandary'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): *in a quandary uncertain about what to do; perplexed. (*Typically: be ~; get [into] ~.) • Mary was in a quandary about what college to go to. • I couldn’t decide what to do. I was in such a quandary.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :