گزارش خطا در معنی کلمه 'in a world of own'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): *in a world of one’s own Fig. aloof; detached; selfcentered. (*Typically: be ~; get [into] ~; live ~.) • John lives in a world of his own. He has very few friends. • Mary walks around in a world of her own, but she’s very intelligent.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :