گزارش خطا در معنی کلمه 'in deep water'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: درسختی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: در تقلا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): in deep water Fig. in a dangerous or vulnerable situation; in a serious situation, especially one that is too difficult or is beyond the level of one’s abilities; in trouble. • John is having trouble with back taxes. He’s in deep water. • Bill got in deep water in algebra class. The class is too difficult for him, and he’s almost failing.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :