گزارش خطا در معنی کلمه 'in existence'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: موجوداذیت‌ كننده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): in existence now existing; currently and actually being. • The tiger may not be in existence in a few decades. • All the oil in existence will not last the world for another century.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :