گزارش خطا در معنی کلمه 'incessant'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لاینقط‌ع‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پیوسته‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پی‌ در پی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بی‌ پایان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. continuing without interruption: She could not stand the incessant bickering.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :