گزارش خطا در معنی کلمه 'indigenous'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بومی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فط‌ری‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ذاتی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ط‌بیعی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مكنون‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. truly examples of truly indigenous music PREP. to The tree is indigenous to China.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. originating and growing in the area: The indigenous personnel must be treated with respect.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :