گزارش خطا در معنی کلمه 'indigestion'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رودل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بد گواری‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دیر هضمی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سوء هاضمه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. serious, severe | acute, chronic | slight VERB + INDIGESTION get, have, suffer from | give sb Rich food always gives me indigestion. INDIGESTION + NOUN tabletILLNESS

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :