گزارش خطا در معنی کلمه 'inept'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نا شایسته‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ منط‌ق‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ناجور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بی‌ معنی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بی‌ عرضه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: نادان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove | become ADV. very | quite | rather | politically, socially It would be politically inept to cut these training programmes now. PREP. at He was rather inept at word games.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :