گزارش خطا در معنی کلمه 'inflated'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مغر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: پف‌كرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: متورم‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: باد در استین‌انداخته‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

5 عمومی:: باد كرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. greatly, grossly, hugely, vastly | artificially, falsely The prices of meals are often artificially inflated.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :