گزارش خطا در معنی کلمه 'influenza'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زكام‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نزله‌ وبایی‌ یا همه‌ جا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (ط‌ب‌) انفلوانزا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: آنفلوآنزا

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: گریپ‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun QUANT. attack, bout VERB + INFLUENZA have, suffer from | catch, contract INFLUENZA + NOUN epidemic | virusILLNESS

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun an acute contagious viral infection: Influenza or often called "the flu," has killed millions.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :