گزارش خطا در معنی کلمه 'informal'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خصوصی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ قاعده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بی‌ تشرفات‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غیرمنظم (معماری)

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: غیر رسمی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: غیرمنظم

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become | remain ADV. extremely, highly, very | fairly, quite, rather, relatively Our meetings are relatively informal. | purely These meetings should remain purely informal, with no obligation on either side. | cheerfully, delightfully

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :