گزارش خطا در معنی کلمه 'inhale'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: استنشاق‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تنفس‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تو كشیدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: در ریه‌ فروبردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. deeply | sharply Janet inhaled sharply when she saw him. | slowly

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb to draw (air or smoke) into the lungs: When smoking cigars he did not inhale.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :