گزارش خطا در معنی کلمه 'inject'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اماله‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تزریق‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سوزن‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb inserted: The Doctor injected drugs into me.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :