گزارش خطا در معنی کلمه 'insecurity'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تزلزل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سستی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نا امنی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deep, great | growing, increased | general The prime minister spoke of the general insecurity in the country. | economic, emotional, financial | job PREP. ~ about her insecurities about her abilities PHRASES a feeling/sense of insecurity

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :