گزارش خطا در معنی کلمه 'inside'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: باط‌ن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: داخل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قسمت‌ داخلی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نزدیك‌ بمركز

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: درون‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun interior: The inside of the house was clean. adj. private: It was an inside joke. adv. indoors: After the walk he went inside. prep. interior: The small boy was inside the house.

Simple Definitions

2 general:: In addition to the idioms beginning with INSIDE, Also see ON THE INSIDE; STEP IN (INSIDE).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
لطفا صبر کنید
کد امنیتی بالا را وارد کنید :