گزارش خطا در معنی کلمه 'instruct'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تعلیم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اموختن‌ به‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: راهنمایی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اموزاندن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb command: You'll instruct her to stop fighting. verb teach: We will instruct them in English.

Simple Definitions

2 general::   verb ADV. carefully | explicitly, specifically You were explicitly instructed to wait here. PHRASES as instructed I took the pills as instructed.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :