گزارش خطا در معنی کلمه 'intent'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نیت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مفاد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: منظ‌ور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مرام‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: معنی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: قصد

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: مصمم‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see TO ALL INTENTS AND PURPOSES.

American Heritage Idioms

2 general::   adj. determined to do sth VERBS appear, be, seem ADV. apparently, seemingly | clearly, evidently, obviously They are clearly intent on maintaining standards. PREP. on/upon He was intent on murder. concentrating on sth VERBS be | become ADV. very | suddenly Her gaze was suddenly intent. PREP. on She was very intent on her work.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :